🍂 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝑬𝒍𝒍𝒊𝒆

رفتیم دانشگاه واس انتخاب واحد

گفتن ادبیات انگلیسی تشکین نمیشه چون شرکت کننده کمه😞

قلبم داره فشرده میشه میخواد بترکه بپاچه درو دیوار وجودم😔💔

الان فقط منتظر جواب سراسریم

توروخدا دعا کنید ادبیاتش قبول شم،اموزش و مترجمی‌هم انتخاب

کردم ولی دوس ندارم...

ولی واس خودم یه "کنکور‌ِ‌هنر"بدهکارم

که با عشق‌و‌علاقه و بدونِ هیچ غرغری درس بخونم😌🎨

دنیا هم‌ی هنرستان بهم بدهکاره🥺💔

با اینکه تجربه متفاوتی بود و تاحالا سوار نشده بودم

نمیتونم بگم خوش گذشت یا نه🤔

بیشتر زیپ‌لاینو دوس دارم تو این چیزای هیجانی

ولی طبیعتش عالی بود🍃

و از هوای بس سردش ک نگم واستون🥶

#اردبیلِ‌زیبا_گردنه‌حیران

پ.ن:پروتکل‌بهداشتی‌توسط‌افرادی‌که‌حضور‌داشتن‌تمام‌و‌کمال‌رعایت‌می‌شد.درکمال‌ناباوری!

مامانم میگه:

"الهه واقعا تو داری کتاب میخونی؟"

میگم آره😕میگه:

"آخه هر وقت نگات میکنم داری کاغذای کتابو می‌کنی"

😂❤

این پستم یادتونه؟[کلیک]

خواستم بگم که اون چیزیشد که خودم می‌خواستم^_^😍

البته هنوز منتظرم ببینم راهی کدوم دانشگاه می‌شم🤓💫

وقتشه بنویسم:

"دانشجوی ادبیات زبان انگلیسی"

زوده می‌دونم😐😂

تا قبل کنکور اصلا مداد رنگی دستم نگرفتم،نقاشی هم نکشیدم

این روزا دارم سعی می‌کنم یچیزایی بکشم

هنوز نمیتونم درست حسابی رنگ‌آمیزی کنم🤦‍♀️
"با‌ی کوچولو تمرین خوب می‌شه اونم..امیدوارم!"

خودم که نتونستم برم"کتابخانه بهروز"

پولامو دادم به مامانم اسم کتابارم گفتم واسم گرفت آورد

منو میگی انقد خوشحال بودم میخواستم جیغ بزنم*_*

سه تا کتاب خواسته بودم:(کیمیاگر،کافکا در کرانه،کیمیا خاتون.)

کیمیا خاتون نداشت،اون دوتارو گرفته بود.🥰

-احساس می‌کنم باید این کتابارو خیلی وقت پیش خونده بودم...

"چالش رو از طرف بی نقاب قبول کردم:)"

1-نسبت به توانایی‌هایی که دارم خیلی بلند پروازم.
2-خیلی خجالتی هستم حتی بعضی وقع‌ها که با غریبه‌ها رو به رو میشم بغض میکنم از خجالت.
3-حسودم.سعی کردم غلبه کنم ولی چون این حس باعث میشه خودمو بکشم بالاتر زیاد حساسیت نشون ندادم.
4-با کوچک ترین جمله‌هایی که حتی ناراحت کننده نیست اما من به دل می‌گیرمو دلم میشکنه.با این حال می‌گم ناراحت نشدم.

دعوت می‌کنم از:مبیناع،رها،حنا جانم،Ri

توضیحات بیشتر در مورد این چالش:کلیک